گفت‌وگو با آرش استواری، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال نوجوانان و جوانان ایران

علیرضا فدایی – ونکوور

درود بر شما، لطفاً خودتان را معرفی کنید و از سوابق ورزشی و سوابق مرتبط خود بگویید.

درود بر شما. آرش استواری هستم. از سال ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۲۱ به‌صورت حرفه‌ای در کشورهای مختلفی فوتبال بازی کرده‌ام. همچنین سابقهٔ عضویت در تیم‌های ملی نوجوانان و جوانان را هم دارم.

در چه تیم‌های فوتبالی بازی کرده‌اید و در چه لیگ‌هایی و دسته‌هایی؟

در ایران عضو باشگاه‌های پایهٔ استقلال تهران، فجر سپاسی و همچنین بزرگسالان و پایهٔ برق شیراز در لیگ برتر بودم. خارج از ایران، در باشگاه‌های النصر عمان (لیگ برتر عمان و جام باشگاه‌های آسیا)، کِی‌ال پلاس (KL Plus) مالزی و بانکوک یونایتد (Bangkok United) تایلند، لوسیتانیا (Lusitânia) پرتغال، کالاسین اف‌سی (Kalasin FC) تایلند، بوکیت تیما اف‌سی (Bukit Timah FC) سنگاپور، آدمیرالتی (Admiralty) سنگاپور، و کیریوُنگ (Kirivong) کامبوج سابقهٔ بازی دارم.

تفاوت لیگ‌هایی که در آن‌ها بازی کرده‌اید، چه بوده است؟

فکر می‌کنم لیگ‌های شرق آسیا از نظر سبک فوتبال بسیار به هم شبیه‌اند؛ عمدتاً بازیکنانِ سرعتی و ریزنقش دارند. در خاورمیانه فوتبال فیزیکی بیشتر در جریان است و در مجموع امکانات حرفه‌ای بهتری علی‌الخصوص در سال‌های اخیر در کشورهای شرق آسیا فراهم شده است. اما فوتبال در اروپا شرایط کاملاً متفاوتی با آسیا داشت و تفکری کاملاً حرفه‌ای در تمام زوایای زندگی روزانهٔ ورزشکاران و نظم و انضباط خاصی حاکم بود که فکر می‌کنم همین هم باعث تمایز سطح فوتبال در اروپا و آسیا شده است.

به‌عنوان بازیکنی حرفه‌ای، تفاوت لیگ ایران با لیگ کشورهای دیگر را چطور می‌بینید؟

متأسفانه علی‌رغم وجود استعدادهای فوق‌العاده در ایران، زیرساخت‌ها و امکانات حرفه‌ای ما حتی از سطح آسیا هم بسیار ضعیف‌تر است که همین امر به‌عقیدهٔ من در سال‌های آینده مشکلات بیشتری برای ما ایجاد خواهد کرد و همچنین عدم توجه به فوتبال پایه در ایران متأسفانه سال‌ها مورد بحث بوده است.

آیا فکر می‌کنید فوتبال ایران دارد از رقبای آسیایی خود عقب می‌افتد؟

بله، ما قطعاً از رقبای آسیا و حتی منطقه‌ای خود در حال عقب‌افتادنیم، و چه در سطح فنی، چه در سطح مدیریت کلان فوتبال، برنامه‌ریزهای غلط و غیرکارشناسانه باعث عقب‌افتادگی فوتبال ما شده است.

برنامهٔ تمرین و تغذیهٔ شما چگونه است؟

من برای تمرینات شخصی خودم خارج از چهارچوب باشگاه از یک دکتر متخصص تغذیه و یک مربی تمرین‌دهنده در سال‌های فعالیت حرفه‌ای استفاده می‌کردم، و هنوز هم تا جایی که بشود مشاوره می‌گیرم. فکر می‌کنم برای هر ورزشکار حرفه‌ای، حرفه‌ای زندگی‌کردن به‌همان اندازهٔ حرفه‌ای تمرین‌کردن اهمیت دارد.

گویا دستی هم در خبرنگاری و فعالیت در رسانه‌های اجتماعی دارید؟ لطفاً در مورد این تجربه برای ما بگویید.

بله، چند سالی است برنامه‌ای آنلاین در یوتیوب با کمک یکی از دوستانم داریم که به‌زبان انگلیسی برای مخاطبان تیم ملی و فوتبال ایران ضبط می‌شود و عملکرد آن‌ها را مورد بررسی و آنالیز قرار می‌دهیم، که مورد توجه قرار گرفته است، چون مخاطب ما آن دسته از هم‌وطنانی‌اند که ممکن است به‌زبان فارسی تسلط نداشته باشند؛ یعنی به‌طور کلی نسل‌های دوم و سوم مهاجران ولی علاقه‌مند به تیم ملی و فوتبال ایران.

آیا به کار مربیگری علاقه دارید؟ بعد از اتمام دوران بازیکنی برنامهٔ شما چیست؟

بله، به کار مربیگری علاقه‌مندم. چندین پیشنهاد خوب هم در سال‌های اخیر داشته‌ام، ولی ترجیحم این است که اول با گذراندن دوره‌های آکادمیک مربیگری و کسب تجربهٔ بیشتر وارد این عرصه بشوم.

همچنین بسیار ممنون می‌شویم از سطح فوتبال، محبوبیت و شرایط زندگی یک فوتبالیست حرفه‌ای در مالزی، سنگاپور، تایلند و کامبوج بدانیم.

به‌نظر من شرایط زندگی در کشورهای آسیایی برای یک فوتبالیست بسیار خوب است و سنگاپور هم چون محل دائمی زندگی من است، خب طبیعتاً زمانی که آنجا بازی می‌کردم، برایم راحت‌تر بود.

گفت‌وگو با آرش استواری، بازیکن سابق تیم ملی فوتبال نوجوانان و جوانان ایران

تجربهٔ شما به‌عنوان یک خارجی در این کشورها چه بود؟

به‌عنوان یک بازیکن خارجی، فوتبال امکان تجربهٔ زندگی‌کردن در کشورهای مختلف، آشنایی با فرهنگ‌ها و مردم مختلف را به من داد که فکر می‌کنم بسیار برایم ارزشمند است، و همیشه به‌عنوان یک ایرانی سعی کرده‌ام‌ ارتباط خوبی با مردم کشور میزبان برقرار کنم.

روز یک فوتبالیست حرفه‌ای چطور می‌گذرد و برنامهٔ هفتگی وی چیست؟

در اروپا روز یک فوتبالیست شاید جالب باشد، ولی تقریباً مثل یک کارمند می‌گذرد. صبح سرویس تیم می‌آمد و عموماً تمرین‌ها صبح برگزار می‌شد و بعد از تمرین می‌رفتیم برای ناهار در رستوران باشگاه و بعد از ناهار هم بازیکنان به برنامه‌های درمانی مثل فیزیوتراپی یا ماساژ می‌پرداختند و بعد هم مجدداً با سرویس برمی‌گشتیم به خانه. البته روزهایی هم بود که تمرین دو نوبت بود و تقریباً تا شب در محیط باشگاه بودیم و تمام زندگی روزانهٔ فرد از لحاظ تغذیه، تمرین و غیره عملاً تحت مدیریت تیم بود. در آسیا کمی متفاوت بود و فقط در نوبت تمرین که عموماً عصر برگزار می‌شد، در اختیار تیم بودیم و بقیهٔ روز را بازیکن خودش برای زندگی حرفه‌ای برنامه‌ریزی می‌کرد.

آیا باشگاه‌های شرق آسیا صاحب ورزشگاه اختصاصی خود هستند؟ امکانات آن‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

بله، بسیار جالب است که بدانید در شرق آسیا تمامی تیم‌ها دارای استاديوم و زمین تمرین اختصاصی‌اند و تمامی امکانات تمرینی اعم از باشگاه و استخر و… در انحصار خود تیم است و از لحاظ امکانات بسیار قوی و حرفه‌ای‌اند.

در بین کشورهای شرق آسیا کدام‌یک به‌نظر شما به یکی از قدرت‌های آینده تبدیل خواهد شد و چرا؟

من آیندهٔ بسیار روشنی برای فوتبال تایلند با سرمایه‌گذاری‌های عظیمی که شده می‌بینم. پتانسیل بسیار بالایی برای پیشرفت دارند. سایر تیم‌های آسیایی هم مثل ویتنام و سنگاپور در حال توسعه‌اند، ولی با فوتبال تایلند فاصله دارند. کشورهای شرقی با قراردادن کره و ژاپن به‌عنوان الگو عملاً در مسیر درست توسعهٔ فوتبال قرار دارند.

چه چیزهایی لیگ کشورهای اروپایی را با کشوری مثل کامبوج متمایز می‌کند؟

برنامه‌ریزی کاملاً حرفه‌ای برای هر بازیکن و استفاده از امکانات حداکثری و توجه بسیار ویژه به فوتبال پایه و لیگ‌های پایه و مدیریت تخصصی ورزش، فرق اساسی فوتبال اروپا با سایر کشورهای دنیاست.

فوتبالیست مورد علاقهٔ شما از بین قدیمی‌ها تا بازیکنان حال حاضر از بین ایرانی‌ها و غیرایرانی‌ها چه کسانی‌اند و چرا؟

بنده افتخار این را دارم که با بسیاری از فوتبالیست‌های ایرانی اعم از پیشکسوتان عزیز و هم‌نسل‌های خودم در ارتباط دوستانه باشم. از فوتبالیست‌های قدیمی به بازی آقای داریوش یزدانی علاقه‌مند بودم و همیشه در انتخاب تیم سعی می‌کردم از تجارب ایشان استفاده کنم و مشاوره بگیرم. در بین فوتبالیست‌های خارجی هم به بازی ریکاردو کوارشما وینگر پرتغالی بسیار علاقه‌مندم.

از فوتبال کانادا چقدر می‌دانید و آن را با کشورهایی که با آن‌ها آشنایی دارید چطور مقایسه می‌کنید؟

تقریباً در مدتی که اینجا بوده‌ام تا حدودی با فوتبال کانادا آشنا شده‌ام. فکر می‌کنم هنوز فاصلهٔ بسیار زیادی در سطح باشگاهی حداقل با لیگ‌های منطقهٔ آمریکای شمالی و مرکزی و حتی لیگ‌های آسیایی دارند، ولی به نظر می‌رسد که طی دهه آیندهٔ در مسیر رشد قرار داشته باشند و به‌نظرم حضور کانادا در جام جهانی نقطه عطفی برای فوتبال این کشور است.

با سپاس دوباره از وقت شما برای این گفت‌وگو.

ارسال دیدگاه